Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «خبرگزاری صدا و سیما»
2024-05-08@20:54:52 GMT

کتاب «در پس غبار» منتشر شده است

تاریخ انتشار: ۳ تیر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۰۵۶۱۴۰

به گزارش خبرگزاری صداوسیما، کتاب «در پس غبار؛ روایتی از گروهک مجاهدین خلق» نوشته محسن فامیل زرگریان به تازگی از انتشارات شهید کاظمی چاپ و روانه بازار نشر شده است.
شاید ماجرا‌های عجیب و غریب جنایی و رازآلود زیاد دیده یا شنیده باشید، شاید هم از آن دست افرادی باشید که علاقه‌مندند فیلم جنایی، خشن یا رازآلود تماشا کنند؛ اتفاقاتی که عموماً افراد احتمال نمی‌دهند چنین واقعیاتی در زندگی انسان، درست بیخ گوش آن‌ها رخ دهد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!


اگر اینگونه فکر می‌کنید می‌توانم دست شما را بگیرم و با خودم به دنیایی ببرم به نام اردوگاه اشرف در عراق یا مقر لیبرتی. جایی که مخوف‌ترین افراد در ظاهری انسانی دست به خشن‌ترین، غیراخلاقی‌ترین و بی‌رحمانه‌ترین اعمال می‌زنند. اعمالی که از جدا کردن افراد از خانواده‌هایشان شروع می‌شود و با جدایی همسران از هم، جدایی کودکان خردسال از والدین، محبوس کردن آن‌ها در مکان‌های پنهانی، وادار کردن آن‌ها به گدایی در اروپا و فروششان به خانواده‌های غربی ادامه می‌یابد.
بله درست می‌خوانید و می‌شنوید، این‌ها واقعیات تلخی است که پنهان از چشم ما در گروه تروریستی مجاهدین خلق برای جوانان و فرزندان این مرز بودم رخ داده و می-دهد.
افرادی که عموماً ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی به دلیل عدم رجوع به آبشخور‌های فکری مناسب و سالم، فریب افکار التقاطی این سازمان مخوف را خورده و پس از ترک وطن با خراب کردن پل‌های پشت سر خود، حالا خیلی‌هاشان ترجیح می‌دهند این مسیر تاریک را ادامه دهند.
هرچند تعدادی از آن‌ها نیز با فرار از این مقر و جدایی از این گروه تلاش کردند زندگی تازه‌ای را شروع کنند و با افشا کردن اتفاقات مخوف رخ داده در این سازمان، مانع از این شوند که انسانی دیگر در تله ذبح انسانیت و شرافت گرفتار شود.
پس از گذشت سال‌ها و افشا شدن بسیاری از اتفاقات رخ داده در این سازمان، نویسنده پس از گفت و شنود با برخی اعضای جدا شده از این سازمان و ثبت خاطرات آن‌ها از سال‌ها زندگی در این گروه، دست به قلم شده و با نگارش رمان «در پس غبار» تلاش کرده است برخی از این اتفاقات شوم را به رشته تحریر درآورد.
بعد از عملیات مرصاد، مسعود رجوی، خانواده را دلیل شکست در آن عملیات معرفی می‌کند و تحت انقلاب موسوم به مریم، طلاق را اجباری کرده و ازدواج را ممنوع می‌کند. کودکان از پدران و مادران جدا شده و در بخش‌های جدایی نگهداری می‌شوند. در جنگ اول خلیج فارس به بهانه بمباران آمریکایی‌ها، کودکان را از عراق خارج کرده و به آلمان منتقل می‌کنند. بعضی بین خانواده‌های هوادار پخش می‌شوند، بعضی در اردوگاه‌های سازمان باقی می‌مانند و برخی از کودکان به فروش می‌رسند.
داستان «در پس غبار» مربوط به یکی از همین کودکان است که به خانواده‌ای هلندی فروخته شده و بعد از سن ۱۸ سالگی، سازمان در پی جذب او است. جذبی که با دروغ شروع شده و بعد از معلوم ساختن هویت واقعی سازمان به پایان می‌رسد.
درواقع نویسنده با به تصویر کشیدن مرز‌های سرخ سازمان از ممنوعیت ازدواج تا جدا کردن و واسپاری فرزندان اعضای آن به برخی از کشور‌های اروپایی تا شکل گیری انجمن نجات در قالب تشکیل گروهی برای آگاهی بخشی و نجات مجاهدان مستضعف، چهره مخوف و کثیف این سازمان را در قالب یک رمان و البته به صورت مستند به مخاطب نشان می‌دهد.
داستان درباره زندگی دختری به نام سارا است که با پدر و مادری هلندی در شهر آمستردام زندگی می‌کند. در یکی از روزها، با پسری ایرانی به نام سعید آشنا می‌شود. سعید درباره چیز‌هایی با او سخن می‌گوید که باعث می‌شود زندگی سارا از حالت عادی و آرام خارج گردد.
برای سارا باورکردنی نیست که خانم و آقای راشل، پدر و مادر واقعی او نیستند. او با حرف‌های سعید به این راز پی می‌برد که اصالتاً ایرانی است و پدر و مادرش نیز از مبارزان سازمان مجاهدین خلق هستند. سارا تصمیم می‌گیرد خانم و آقای راشل را ترک و به هویت تازه‌ای که در انتظارش هست برسد. هویتی که در پادگان اشرف وجود دارد.
سارا پس از فراز و فرود‌های فراوان وارد اردوگاه اشرف می‌شود. در آنجا با افرادی روبرو می‌گردد که بعضی از آن‌ها در لباس دشمن و جاسوس در مقابلش می‌ایستند و بعضی‌ها که زخم‌خورده‌ی سازمان هستند تلاش می‌کنند به او صادقانه کمک کنند.
نویسنده تلاش می‌کند در قالب دیالوگ، اطلاعاتی از کار‌های تشکیلاتی و درون سازمانی سازمان را به خواننده انتقال دهد. اطلاعاتی که کاملاً مستند و بر اساس یک سری واقعیت‌ها وارد رمان شده است. واقعیت‌های تلخ و گزنده‌ای از جنایت‌های سازمان. از جدا کردن نوزادان و کودکان از والدین‌شان در اردوگاه اشرف، تا انتقال آن‌ها به آلمان و فروش آن‌ها به خانواده‌هایی در کشور‌های مختلف. از سر به‌نیست کردن اعضایی که به ماهیت واقعی سازمان پی بردند، تا ترور ناجوانمردانه‌ی انسان‌هایی بی‌گناه داخل ایران و عراق.
رمان از ۲۳ فصل کوتاه تشکیل شده است. این فصل‌های کوتاه سبب شده تا خواننده خسته نشود. گره افکنی‌ها و تعلیق‌های به موقع و همچنین سوالاتی که در پایان هر فصل برای مخاطب ایجاد می‌کند، مانند یک قلاب خواننده را در دل کتاب نگه می‌دارد.

در بخشی از کتاب آمده است:
«من یک دختر بچه پنج‌شیش ساله بودم و تو یه نوزاد چند ماهه. همراه با بقیه بچه‌های مجاهدین، توی کمپ مخصوص نگهداری از بچه‌های سازمان بودیم. سال ۶۹، قبل از حمله آمریکا به عراق، به بهونه در امان‌موندن بچه‌ها از بمباران احتمالی آمریکایی‌ها ما رو از اشرف بردند بیرون و بعد هم آلمان. از اونجا هم تقسیم شدیم بین خانواده‌های هوادار سازمان. هر کدوم یه طرف؛ یکی استرالیا، یکی سوئد، یکی فرانسه و بعضی‌ها هم موندن توی آلمان تا تحت نظر مستقیم سازمان، تربیت بشن و آموزش ببینن. من رفتم کانادا؛ پیش یه خونواده هوادار ایرانی مقیم کانادا. این واقعیت ماجرا بود که تو از اون بی خبربودی.»

این کتاب با ۳۲۸ صفحه عرضه شده است.

منبع: خبرگزاری صدا و سیما

کلیدواژه: پس غبار

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.iribnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری صدا و سیما» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۰۵۶۱۴۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

کتاب میریام؛ خاطرات سیده رباب صدر منتشر شد

به گزارش خبرنگار مهر، کتاب میریام؛ خاطرات خانم سیده رباب صدر منتشر شد.

میریام روایت خود گفته رباب صدر از ۶۰ سال تلاش مستمر و بین‌المللی برای ارتقای سطح زندگی دختران و زنان و مردمان لبنان است. او خود و زندگی‌اش را وقف مسیری کرد که سنگ بنای آن را برادرش سید موسی صدر، گذاشت.

سیده رباب صدر فرزند آیت الله سید صدرالدین صدر از علمای برجسته و از مراجع تقلید ثلاث و خواهر امام موسی صدر رهبر شیعیان لبنان در سال ۱۳۲۳ در قم متولد شد. خاندان صدر از خاندان‌های علمی معروف ایران، عراق و لبنان در دو قرن اخیر می‌باشند. پدربزرگ مادری وی عالم مبارز، آیت الله حاج آقا حسین طباطبایی قمی بود که به دلیل اعتراض به سیاستهای ضد اسلامی رضاشاه به عتبات عالیات تبعید شد. در سال ۱۹۶۲ بنا به اصرار برادرش امام سید موسی صدر به لبنان رفت و مدتی بعد با سید حسین شرف‌الدین نوه آیت‌الله سید عبدالحسین شرف‌الدین رهبر فقید شیعیان لبنان ازدواج کرد و در همان جا اقامت گزید.

حضور در بیت آیت الله صدر و پس از آن در کنار برادرش امام موسی صدر و درک فیض از محضر آن بزرگوار برای وی علاوه بر فراگیری نکات بسیار اخلاقی، آشنایی با روش‌های مدیریتی و شیوه تعامل با مردم را نیز به همراه داشت. جامعه لبنان در آن سال‌ها اوضاع مخصوصی را تجربه می‌کرد، این اوضاع موجب شد که با دردهای مردم و به خصوص با تبعیض‌هایی که علیه شیعیان اجرا می‌شد آشنا شده مصائب آن را لمس کند. مجموعه این مسائل ایشان را به پذیرش مسولیت‌هایی در تشکیلات و مؤسسات امام موسی صدر متقاعد نمود.

سیده رباب صدر فعالیت‌های اجتماعی خود را بنا به دستور امام موسی صدر برای مشارکت در ایجاد شاخه زنان مؤسسات آغاز کرد و بعد از آن مدیریت «بیت الفتاة» را نیز به عهده گرفت. بیت الفتاة مدرسه‌ای بود برای آماده ساختن زنان به منظور وارد شدن آنان به عرصه‌های اجتماعی. در لبنان، شیعه مظلوم بود. آن قدر مظلوم که یتیم‌های شأن پناه نداشتند. مهدکودک راه انداختند و مدرسه‌ی پرستاری و سرپرستی از دختران یتیم و دختران دارای وضعیت ویژه‌ی اجتماعی را برعهده گرفتند.

پس از ربودن امام موسی صدر در ۳۱ اوت ۱۹۷۸ مطابق با ۹ شهریور ۱۳۵۷ توسط رژِیم معمر قذافی مسؤلیت اداره مؤسسات امام صدر عملاً بر دوش ایشان قرار گرفت و در پی تحقق اهداف امام صدر به ارائه خدمات اجتماعی و احداث مراکزی در جنوب لبنان و بیروت همت گماشت. چنانکه دارالایتام حضرت زهرا (س) و مدرسه پرستاری را نیز تأسیس کرد. این مراکز تازه تأسیس در زمینه‌های آموزشی، اجتماعی، بهداشتی فعالیت می‌کنند و زیر نظر مؤسسات امام موسی صدر اداره می‌شوند. مؤسسات امام موسی صدر جمعیتی غیر دولتی است که برای تحقق عدالت و جامعه‌ای خالی از جهل و فقر و بیماری می‌کوشد. سیده رباب صدر همچنین ریاست هیئت مدیره «مرکز مطالعاتی و پژوهشی امام موسی صدر» (مرکز الامام الصدر للأبحاث و الدراسات) را به عهده دارد. این مرکز مسؤول جمع‌آوری کلیه اسناد، سخنرانی‌ها، مقالات، عکس و… درباره امام صدر و دیگر علما و فقها می‌باشد وی می‌کوشد این اسناد را در اختیار پژوهشگران قرار دهد. این مؤسسه با فعالیت‌های فکری و ابداعی تلاش دارد بر اهمیت کارهای فرهنگی در توسعه روابط انسانی و ملت‌ها تأکید کند. علاوه بر آن این مرکز کنفرانسی سالانه با عنوان «کلمه سواء» با عناوین کنفرانس‌های مختلف از جمله هویت فرهنگی (نوامبر ۱۹۹۹)، جامعه مقاوم (نوامبر ۲۰۰۳)، ابعاد انسانی و ملی و حقوقی مسئله ربودن امام موسی صدر (دسامبر ۲۰۰۳) و… را برگزار کرده است.

این کتاب علاوه بر روایت همراهی و همکاری سیده رباب صدر با برادرش امام سید موسی صدر، مروری بر بیش از نیم قرن تجربه زیسته او در حوزه‌های سیاسی و اجتماعی و فرهنگی است.

میریام سیمای زنی است که با اتکا به اندیشه و عمل یک روحانی نوگرا، با وجود انواع مشکلات و موانع در گوشه‌ای از خاورمیانه که بحران و ناپایداری سکه رایج آن است، از هیچ تلاشی برای آموزش، سلامت و توانمندسازی و ارتقای سطح زندگی دختران و زنان فروگذار نکرد.

این کتاب محصول ده‌ها ساعت مصاحبه حمید قزوینی، کارشناس تاریخ شفاهی، با سیده رباب صدر است.

کد خبر 6099275 فاطمه علی آبادی

دیگر خبرها

  • ترکیب دل‌انگیزی از ایران و عراق و افغانستان
  • کتاب «شناسایی آسیب‌ سازه‌ها» در اردبیل منتشر شد
  • مراکز سیار کانون امسال توسعه می یابد
  • کتاب‌های این روزها باب میل کودکان است؟
  • «کودکان اُتیسمی» روی مرز باریک مرگ و زندگی
  • کتاب میریام؛ خاطرات سیده رباب صدر منتشر شد
  • معرفی کتاب‌های شهید مطهری به کودکان
  • نیکا قربانی چه کسانی شد؟
  • خانه معلم، مدرسه کودکان کار
  • مصائب کودکان سرراهی